کد مطلب:67583 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:405

اشاراتی چند











1ـ بدون تردید موضوع غدیرخم از مهمترین نقطه های عطف در تاریخ رسالت پیامبر اكرم(ص) است. هر چند معرّفی امیرالمؤمنین(ع) به عنوان امام و خلیفه، بارها و به مناسبتهای مختلف حتی از نخستین سالهای بعثت از طرف پیامبر اكرم(ص) انجام یافته بود، امّا آنچه پیامبر(ص) در غدیرخم مأموریت انجام آن را داشت، جایگاهی بس عظیم و روشن دارد. اگر به موقعیت تاریخی این حادثه و روش ابلاغ و تأكید مجدد این مأموریت و جوانب آن عنایت شود، و اگر به حجم عظیمی از تاریخ و فرهنگ اسلامی كه این واقعه درخشان به خود اختصاص داده نگریسته شود، به عظمت این نقطه عطف، بیشتر پی خواهیم برد.

آنچه در هجده ذو الحجه رخ داد علاوه بر آنكه بخش وسیعی از كتابهای تاریخی و حدیثی مسلمانان را به خود اختصاص داد، حجم عظیمی از آفرینشهای ادبی را از همان ساعات نخست تاكنون به وجود آورده است. شعرهای بسیاری سروده شد و هنوز نیز این چشمه، جوشش دارد. سخنان بسیاری از پیامبر اكرم(ص) در مقاطع مختلفِ بیست و سه سال رسالت وحتی بیش از آن برجای مانده است. بسیاری از رهنمودهای آن حضرت نیز گرفتار سیاستهایی شد كه از سر عمد و گاه برخاسته از جهل، نقل و نشر آنها را به صلاح نمی دیدند! در این میان آنچه در غدیرخم پیش آمد با اینكه از جانب دستهای آشكار و پنهان، بیشترین انگیزه برای به فراموشی سپرده شدن آن وجود داشت، امّا به خواست الهی، پیامبر اكرم(ص) به گونه ای این مأموریت را به انجام رساند كه هیچ روایتی را نمی توان نشان داد كه سلسله سند و طرق روایت آن به زیادی طرق روایت غدیر باشد.

2ـ حدیث غدیر را احمد بن حنبل از چهل طریق، و طبری از هفتاد و چند طریق، و ابن عقده از صد و پنج طریق، و ابوسعید سجستانی از صد و بیست طریق، و دیگری از صد و بیست و پنج طریق نقل كرده است. برخی نیز گفته اند كه صد و پنجاه طریق دارد. ابوالعلاء عطّار همدانی، (متوفای569) می گفته است:

من این حدیث را از دویست و پنجاه طریق روایت می كنم.[1] .

مرحوم علاّمه امینی، كه كتاب گرانقدر و حجت بالغه «الغدیر» را در همین زمینه نوشته است، نام صدوده نفر از صحابه رسول خدا(ص) را آورده كه ماجرای غدیر را به اجمال یا تفصیل گزارش نموده اند. هیچ یك از وقایع و سخنان پیامبر(ص) را نمی توان یافت كه این تعداد از صحابه حضرت(ص) آن را بازگو نموده باشند. همو نام هشتادوچهار نفر از تابعین را برشمرده است كه جزء راویان غدیرند. همّت این عالم سترگ توانسته است نام سیصدوشصت نفر از دانشمندانی كه حدیث غدیر را گزارش كرده اند نیز فهرست نماید و این تعداد جدای از آنچه است كه عالمان شیعه به انجام رسانده اند. اگر به آنچه گفته شد، فهرست دهها كتابی كه مستقلاً در این باره از نخستین قرنهای اسلامی نگاشته شده است اضافه شود، عظمت غدیر را در دستگاه فكری، اعتقادی، تاریخی و فرهنگی مسلمانان بیش از پیش درخواهیم یافت.

3ـ از جمله موضوعات مورد توجه درباره حدیث غدیر استدلالها و احتجاجهایی به آن بوده است كه در مراحل و به مناسبتهای گوناگون صورت گرفته است. از جمله توسط خود اهل بیت(ع) كه بارها بدان استناد و استشهاد جسته اند. احتجاج حضرت فاطمه(س) از این جمله است.[2] امیرالمؤمنین(ع) نیز در مقاطعی چند به آن استناد فرموده است و حتی حاضران را در خصوص آن به گواهی طلبیده است. از جمله می توان به جلسه معروف «رحبه» در كوفه اشاره كرد: به اجمال آنكه به امیرالمؤمنین(ع) خبر رسید كه برخی در این باره كه پیامبر(ص) او را بر دیگران مقدّم داشته باشد، ایجاد تردید می كنند. حضرت(ع) در میان جمعیتی كه در رحبه محل گردهمایی مردم، حضور یافت و از كسانی كه در همان جلسه بودند و شاهد ماجرای غدیر بوده اند نسبت به موضوع غدیر گواهی خواست. براساس گزارش احمد بن حنبل، در آن روز، سی نفر ـ كه جمعی از آنان از مبارزان جنگ بدر بودند و طبعاً از چهره های معروف در جامعه اسلامی به شمار می رفتند ـ به نفع حضرت(ع) شهادت دادند كه نام بیست و چهار نفر از آنان در كتاب «الغدیر» ثبت شده است.[3] این در حالی بود كه این ماجرا در اوایل ورود حضرت(ع) به كوفه اتفاق افتاد؛ یعنی حداقل بیست و پنج سال از ماجرای غدیرخم گذشته بود و در این فاصله جمع زیادی از شاهدان آن رخداد فوت كرده یا در جنگها كشته شده بودند؛ بسیاری از آنان در شهرهای مختلف پراكنده شده بودند و مركز اصلی حضور صحابه نیز شهر مدینه بود و تنها آن دسته از صحابه كه به تبع و در پشتیبانی از حضرت(ع) در دوره خلافتش به كوفه آمده بودند در كوفه حضور داشتند و این جلسه نیز بدون پیش بینی و اعلام قبلی اتفاق افتاد و لذا به گونه ای نبود كه گواهان دیگر بتوانند خود را به آن برسانند. با این همه، این تعداد افراد بر جریان غدیر در همان جلسه شهادت دادند. البته برخی نیز تغافل نموده و حاضر به شهادت دادن نشدند كه به نفرین حضرت(ع) گرفتار آمدند و رسوایی آنان برای همیشه باقی ماند.

4ـ آنچه در این مقاله می آید اشاره ای است به یكی از زوایای گزارش حدیث غدیر، و آن حضور زنان در نقل این واقعه مبارك است. اگر تعداد بانوانی كه نام آنان به عنوان «راوی» داستان غدیر در تاریخ و كتب حدیث مانده است با آنچه در موارد دیگر كه توسط آنان گزارش شده مقایسه گردد، خواهیم دید كه حضور زنان در نقل ماجرای غدیرخم و یا استدلال به آن، حضوری چشمگیر است و حتی بیش از موضوعات دیگری است كه آنان در طریق نقل آن قرار گرفته اند.

از نكات قابل توجه در همین زمینه، كه شرح آن خواهد آمد ، سلسله سندی است كه در میان بانوان اهل بیت(ع) در خصوص حدیث غدیر وجود دارد: بترتیب پنج «فاطمه» كه هر یك عمّه دیگری است در طریق روایت قرار گرفته اند، آغاز آنان ظاهراً فاطمه معصومه(س) و در نهایت فاطمه زهرا(س) است كه ششمین «فاطمه» در طریق روایت است.

در مقام احتجاج به حدیث غدیر نیز به عنوان نمونه باید از بانوی «دارمیّه حجونیه» نام برد كه شرح آن در ادامه خواهد آمد. اینان زنانی هستند كه در كتب اهل سنّت نیز به عنوان راوی حدیث غدیر به شمار رفته اند.

با توجه به عنایت ویژه پیامبر(ص) به حضور مسلمانان در این رخداد، به همراه آوردن همه همسران خود و اهل بیت خویش و نیز شیوه ای كه آن حضرت(ص) در ابلاغ مأموریت الهی معرّفی مجدّد علی(ع) در روز غدیر، اتخاذ كرد، طبیعی بود كه زنان بسیاری نیز مستقیماً شاهد ماجرا باشند.

در برشماری بانوانی كه حدیث غدیر را روایت كرده اند، نخست به معرّفی كسانی می پردازیم كه جزء صحابه پیامبر(ص) به شمار می روند؛ آنگاه نام چند نفر از تابعین را بازگو می كنیم و سپس از دو تن از زنانی كه در مقام احتجاج و استدلال به این حدیث شریف استناد جسته اند یاد می كنیم.









    1. الغدیر فی الكتاب والسنّة والأدب، علاّمه امینی، ج1، ص 158.
    2. همان، ص196.
    3. همان، ص166ـ186.